در این نوشتار سعی می‌شود تا به بررسی کار تشکیلاتی برای فعالیت‌ها و تشکل‌های دینی پرداخته شود و به این سؤال پاسخ داده شود که آیا مفهوم مقدس دین را می‌توان در قالب مفهوم سازمان یا تشکیلات جای داد، به عبارتی می‌شود کار دین را سازماندهی کرد و یا اصولاً فعالیت دین را نمی‌توان در قالب سازمان انجام داد و دین مفهوم فردی است.
ابتدا تلاش می‌شود که مفهوم سازمان مورد بررسی قرار گیرد و به این نتیجه برسیم که آیا می‌توان تشکیلاتی داشته باشیم که فعالیت دینی را سازماندهی کند و یا اینکه دین امری فردی است و در بخش دوم به بررسی فعالیت‌های دینی و اجتماعی زمان پیامبر اکرم(ص) می‌پردازیم و آن‌را با مفهوم سازمان مقایسه می‌کنیم تا ببینیم که آیا فعالیت‌های دینی پیامبر اکرم (ص) نیز دارای سازماندهی بوده‌است. از زمانی که بشر به زندگی اجتماعی روی آورد و زندگی در کنار با هم‌بودن را تجربه کرد، در واقع اولین سنگ بنای سازمان را فراهم نمود و سازمان را به شکل ابتدایی تشکیل داد و می‌توان گفت که قدمت سازمان به اندازه قدت زندگی اجتماعی بشر است.
وجود سازمان‌ها و مطالعه‌ی آن‌ها از ملزومات دنیای امروز است و جزء لاینفک زندگی انسان‌ها شده‌اند و جامعه انسانی را به جامعه سازمانی تبدیل نموده‌اند، به گونه‌ای که هیچ جامعه‌ای را نمی‌توان بدون وجود سازمان تصور کرد.
سازمان‌ها زندگی ما را احاطه کرده‌اند بطوری که در یک سازمان متولد می‌شویم، در سازمان دیگری به تحصیل می‌پردازیم، اوقات روزمره را در ارتباط با سازمان‌های مخلتف (ادارات دولتی و بانک‌ها و شرکت‌های خصوصی و ...) سپری می‌کنیم و نهایتاً در یک سازمان به خاک سپرده می‌شویم.
بسیاری از ما، اقدام به تشکیل سازمانی می‌کنیم و یا اینکه در سازمانی به فعالیت می‌پردازیم و لذا نیاز است تا در مورد آن‌ها بیشتر بدانیم و به گفته آقای پیتر دراکر پدر علم مدیریت «امروز جوانان باید سازمان‌ها را همانگونه بیاموزند که اجدادشان کشاورزی را آموختند.» اصولاً ظهور و ثبات تمدن‌ها، حکومت‌ها و جریانات سیاسی، اجتماعی و دینی در طول تاریخ بر پایه‌ی سازمان‌های کارآمد و اثربخش بوده است و به طور کلی می‌توان گفت که کل جهان یک سازمان است و همه مردان و زنان نقش‌های سازمانی ایفا می‌کنند.
سازمان‌ها چیستند و چرا وجود دارند؟ آیا شأن انسانی را تهدید نمی‌کنند؟ و آیا وجود آن‌ها برای جامعه ضروری و اجتناب‌ناپذیر است؟
در مورد مفهوم سازمان تعاریف متعددی بیان شده‌است و آنچه که وجه مشترک این تعاریف می‌باشد این است که سازمان حاصل همکاری دو نفر یا بیش از آن برای رسیدن به اهداف تعیین‌شده است، بدین معنی که سازمان حاصل همکاری عامل انسانی برای تحقق اهداف مشترک بوده که باعث تمایز آن‌ها از دیگران می‌شود، با این تعریف نهاد خانواده را می‌توان ابتدایی‌ترین انواع سازمان‌دانست که در آن زن و مرد و بعداً فرزندان جهت تحقق اهدافی مورد توافق با همدیگر همکاری می‌نمایند و آن‌را از دیگر خانواده‌ها متمایز می‌سازد.
لزوم همکاری اجتماعی و فعالیت جمعی بر کسی پوشیده نیست، یکی از اصول اساسی دین اسلام اهتمام به اجتماع و همکاری جمعی است چنانکه شاهد توصیه‌های متعددی در مورد فعالیت جمعی و تعاون اجتماعی هستیم، غالب آیات قرآنی نیز خطاب جمعی داشته و جمع را مورد خطاب قرار می‌دهد (یا أیها الذین آمنوا، یا أیها الناس و ....) که بیانگر این واقعیت است که دین اسلام، دین اجتماعی است و تنها در بستر اجتماع است که شکل واقعی به خود می‌گیرد و ریاضت و گوشه‌گیری در این دین جایی ندارد، و حضور در اجتماع یعنی مشارکت در فعالیت‌های جمعی که لازمه آن همکاری اعضاء و داشتن هدف و دغدغه مشترک که از تضاد و تعارض میان افراد جلوگیری نماید می‌باشد. در مورد وجوب و ضرورت سازمان دلایل متعددی را بیان داشته‌اند که در اینجا به چند نمونه اشاره خواهد شد:

1. سازمان رسیدن به اهداف را تسهیل می‌کند:
گسترش سازمان‌ها بدین دلیل بوده که آن‌ها موجب نیل به اهدافی می‌شوند که تحقق آن‌ها فراتر از توان انفرادی انسان‌هاست. طبیعتاً توان جمع بیش از فرد بوده و لذا رسیدن به اهداف خیلی آسان‌تر می‌شود. فعالیت در بستر دین نیازمند تلاش مضاعف بوده و تحقق اهداف اجتماعی دین خارج از توان یک فرد می‌باشد و رسیدن به اهداف والای دینی با همکاری اجتماعی و جمعی بسیار آسان‌تر خواهد بود. به گفته پارسونز «گسترش سازمان‌ها یکی از مکانیزم‌های جوامع تخصصی است که به وسیله‌ی آن کارهایشان انجام گرفته و دستیابی به اهدافی که ورای توان افراد است امکان‌پذیر می‌شود.» در واقع جوهره کار گروهی تعهد مشترک است. یکی از اساسی‌ترین اهداف دین اسلام تربیت فرد مسلمان می‌باشد که با توجه به پیچیدگی دنیای امروز، این هدف از عهده‌ی یک فرد بر نمی‌آید و لذا نیازمند تخصص‌های متعدد جهت تحقق و چند بعدی بودن تربیت، این هدف می‌باشد و از طرف دیگر برای ایجاد هماهنگی بین این تخصص‌های متعدد و ایجاد ساز و کار مناسب برای اجرای آن، وجود سازمان ضروری می‌باشد.

2. سازمان‌ها فعالیت‌ها را با کارایی و اثر بخشی بالاتری انجام می‌دهند:
اکثر نوآوری‌ها در شبکه وسیع انسانی ایجاد می‌شوند نه در ذهن نخبگان و این امر نشان‌دهنده‌ی کارایی بالای کارگروهی است. بدلیل همکاری جمعی در اجرا و نیز مشورت جمعی در تصمیم‌گیری بین اعضاء میزان اشتباهات کاهش‌یافته، با تشریک مساعی و اشتراک تجربیات راندمان فعالیت‌ها افزایش می‌یابد. کارآیی را درست انجام دادن‌ کارها تعریف کرده‌اند بدین صورت که کارها را با هزینه پایین و با زمانی اندک به انجام می‌رسند و اثربخشی را انجام کارهای درست تعریف کرده‌اند یعنی اینکه اهداف به درستی انتخاب می‌شوند و ابزار و سایل به درستی به کار گرفته می‌شوند، که منتج از تصمیم‌گیری صحیح است و کارآیی نتیجه اجرای درست می‌باشد که در هر دو صورت گروه بهتر از فرد عمل می‌کند و لذا مشخص است که وجود سازمان باعث افزایش کارآیی و اثربخشی یعنی تصمیم‌گیری بهینه و اجرای درست امور می‌شود.

3. سازمان باعث‌ هم‌افزایی و تحریک انگیزه در امور می‌شود:
مجموع نیروی افراد معمولاً بیش از نیروی تک‌تک افراد می‌باشد، به عبارتی در مورد عامل انسانی می‌توان گفت که 2+2 چیزی بیش از 4 می‌باشد بدین‌ دلیل که اعمال انگیزه در انسان باعث افزایش توان و کارآیی فرد می‌شود و این ایجاد انگیزه را فعالیت جمعی موجب می‌شود. مثلاً اگر فردی توان کارکردن به میزان 6 واحد را داشته باشد و فردی دیگر نیز توان 5 واحد کارکردن را داشته باشد با جمع ریاضی توان آن‌ها برابر با 11واحد توان دارند اما در مورد فعالیت انسانی به صورت گروهی گفته‌می‌شود که چیزی بیش از 11 می‌باشد، زیرا افراد به دلیل تلاش دیگران، تحریک می‌شوند تا بیش از حد معمول فعالیت نمایند و توان کاری خود را افزایش دهند که بخشی دیگر از این افزایش توان به دلیل استفاده از تجربیات دیگری و یادگیری حین فعالیت‌ می‌باشد آنچه که در علوم مدیریتی سینرژی نامیده می‌شود.

4. سازمان می‌تواند بر محیط اثر بگذارد:
نظم اجتماعی در جهان امروز به خاطر وجود سازمان‌هاست و سازمان‌ها سعی می کنند که جامعه را دلخواه خود سازند. سازمان‌ها از طریق تأثیرگذاری بر آداب و رسوم اجتماعی و آموزش افراد و نیز بکارگیری مکانیزم‌های اجتماعی جهت رسیدن به اهدافشان، جامعه را تحت تأثیر قرار می‌دهند و باعث تغییر محیط می‌شوند، آنچه که از عهده فرد بر نمی‌آید چرا که توان تأثیر گذاری فرد محدود و میزان پذیرش آن از جانب جامعه بسیار ناچیز می‌باشد.
سازمان‌ها پیامد تقسیم کار اجتماعی در سطح کلان جامعه محسوب می‌شوند و به دلیل تخصصی عمل‌کردن در حوزه‌ای مشخص، معمولاً آداب و رسوم و هنجارهای آن حوزه را تغییر داده و محیط را مطابق با اهداف خود تحت تأثیر قرار می‌دهند، مثلاً نهاد و سازمان‌های فرهنگی با آموزش افراد، زمینه اصلاح فرهنگی را فراهم می‌آورند و از طرفی با پیشنهادات مناسب سعی در وضع قوانین مطابق با خواسته خود را دارند. اما آنچه نباید از نظر دور داشت اینکه خواسته و اهداف هر سازمانی از جامعه‌ای که سازمان در آن فعالیت می‌کند نشأت می‌گیرد و سازمان در صدد توسعه کارآیی و افزایش میزان تحقق اهدافی می‌باشد که خود برگرفته از اهداف والای اجتماع هستند.

5. سازمان منابع موردنظر جهت تحقق اهداف را تأمین می‌کند:
یکی از لازمه‌های هر فعالیتی چه به صورت فردی و چه به صورت جمعی، تأمین منابع مورد نیاز بوده که شامل منابع انسانی و منابع مادی و تجهیزات می‌باشد، وجود این منابع جهت انجام فعالیت و تحقق هدف ضروری است و طبیعتاً هر چه تعداد اهداف افزایش می‌یابد و یا هدف پیچیده‌تر و کلان‌تر باشد میزان نیاز به این منابع بیشتر و ضروری‌تر می‌شود. امروزه یکی از مشکلات عمده که دامنگیر افراد می‌شود، مشکلات مربوط به محدویت منابع و تأمین آن‌ها می‌باشد که سازمان بدلیل داشتن توان بیشتر و دسترسی راحت‌تر به منابع و امکان بهره‌گیری بهتر از آن‌ها می‌تواند منابع مورد نیاز خود جهت فعالیت و تحقق اهداف را بهتر و راحت‌تر از افراد به دست آورد.
سازمان‌ها می‌توانند تخصص‌های متنوع و مکمل را در کنار همدیگر جمع نموده و با بهره‌گیری از آن‌ها امور را با راندمان بالاتری به انجام برسانند، لذا مشخص است که گردآوری این نتایج ارزشمند که برای ادامه حیات سازمان و رسیدن به اهداف ضروری هستند از طریق سازمان‌ها بسیار آسان‌تر می‌باشد.

سخن پایانی اینکه:
سرشت انسان، در جهت کار جمعی خلق شده است و خداوند انسان را موجودی اجتماعی خلق کرده است و رسیدن به کمال انسانی را در گرو فعالیت اجتماعی قرار داده است، از طرفی گوهر دین جز با فعالیت جمعی شکوفا نخواهد شد چنانکه در طول تاریخ و در آموزه‌های انبیاء الهی (ع) شاهد بوده‌ایم که همگی فعالیت خود را در اجتماع شروع کرده‌اند و با اجتماع زیسته‌اند و به صورت جمعی فعالیت نموده‌اند، و هیچ پیامبر الهی را نمی‌توان یافت که بدون یار و یاور فعالیت نموده باشد بلکه همواره از نعمت کار گروهی بهرمند شده‌اند.
سازمان هم‌چون یک ارکستر که همه نوازندگان یک آهنگ منسجم و دسته‌جمعی می‌نوازند و شنونده تنها از ضرب‌آهنگ جمعی به وجد می‌آید و اگر بنا باشد هر فردی تنها در پی نواختن آلت موسیقی خود بدون در نظر گرفتن هماهنگی بین اعضاء باشد، موسیقی غیر قابل تحملی از آب درخواهد آمد، و این است هنر سازمان و فعالیت گروهی که نتیجه کار را خوشایند می‌نماید.
اما آنچه را که نباید از نظر دور داشت اینکه سازمان خود به هدف تبدیل نشود، بلکه تنها ابزاری باشد جهت تحقق اهداف موردنظر. انسان موجودی ارزش‌ساز و ابزارساز است و معمولاً ابزارهایی را در جهت تحقق ارزش‌ها و اهداف می‌سازد یعنی اولویت با ارزش‌ها و اهداف است. سازمان‌ها ابزار قدرتمند و چندمنظوره ساخت دست بشرند و جهت حرکت آن‌ها را نیز باید انسان تعیین کند. و لذا انتظارت جوامع از سازمان‌ها این است که نقش مثبت، سازنده و مفیدی برای آن‌ها ایفا کنند و تراز کارکرد آن‌ها در جامعه مثبت باشد و شاید بیشترین انتقادات بر سازمان از این جنبه ناشی می‌شود که سازمان به هدف تبدیل شده و افراد را در خود ذوب کرده است و اینجاست که باید در کارکردهای سازمان بازنگری صورت گیرد اما نباید اصل وجود سازمان به دلیل عملکرد ضعیف چند سازمان زیر سؤال رود.

منابع:
1- جامعه‌شناسی سازمان‌ها، آرین قلی‌پور، انتشارات سمت، چاپ دوم، ص383؛
2- مبانی مدیریت، استیفن پی.رابینز و دیوید ای.دی لنزو، ترجمه دکتر سیدمحمد اعرابی و محمدعلی حمیدرفیعی و بهروز اسراری ارشد، دفتر پژوهش‌های فرهنگی. چاپ اول، 1379؛
3- سازمان‌ها: سیستم‌های عقلایی، طبیعی و باز تئوری‌های سازمان، جلد اول، ریچارد اسکات، دکتر حسن میرزایی اهرنجانی و فلور السلطان تیرانی، چاپ اول، 1374، انتشارات دانشگاه تهران؛
4- مبانی سازمان و مدیریت، دکتر علی رضائیان، انتشارات سمت، چاپ اول، 1379؛
5- مبانی تئوری و طراحی سازمان، ریچاردال، دفت، ترجمه: علی پارسائیان، محمد اعرابی، تهران، دفتر پژوهش‌های فرهنگی، چاپ دوم، 1381.